تماس با مرکز مشاوره و خدمات روانشناسی شاداب
تلفن پنج رقمی 33848-086
اراک، خیابان امام خمینی، ساختمان پزشکان مهر

درگذشت دکتر آرون بک در 100 سالگی

آرون تمکین بک (Aaron Temkin Beck) (زاده 18 ژوئیه 1921) یک روانپزشک آمریکایی و پروفسور بازنشسته گروه روانپزشکی در دانشگاه پنسیلوانیا بود.

پدر و مادر او از خانواده‌های روسی مهاجر به آمریکا بوده‌اند. مادر بک به خاطر از دست دادن دو کودک خردسال خود، از افسردگی مزمن رنج می‌برده است. آرون در جزیره پراویدیس ، رودآیلند متولد شد. او در دانشگاه براون تحصیل کرد و مدرک پزشکی خود را از دانشگاه ییل دریافت کرد.آرون بک از ابتدا قرار نبوده در روانشناسی و روانکاوی فعالیت کند. او ابتدا علوم سیاسی و ادبیات انگلیسی خواند و سپس در سال ۱۹۴۶ از دانشگاه ییل در رشته‌ی پزشکی فارغ‌التحصیل شد. علاوه به روانشناسی و روانکاوی در ادامه‌‌ی مسیر زندگی‌اش در او شکل گرفت.

اگر اصطلاحاتی مانند خطا‌های شناختی، تحریف‌های شناختی، سه گانه شناختی و طرح واره به گوش‌تان آشناست، شما پیشاپیش با بخشی از کار‌های بک آشنا هستید.یکی از عواملی که باعث آشنایی بیشتر بک با افسردگی شد و بعدها او را به یکی از نظریه‌پردازان بزرگ افسردگی تبدیل کرد. بک از چند مورد فوبیا (از جمله فوبیا نسبت به زخم و خون و نیز فوبیای خفگی) رنج می‌برد و اتفاقاً در زمینه‌ی درمان شناختی فوبیا هم راهکارهای بسیار ارزشمندی عرضه کرد.

آرون بک

بک بیش از ۴۰۰ کتاب و مقاله منتشر کرده است. او در میان چهار فرزندش، دختری به نام جودیث (Judith) دارد که روانشناس بالینی است و اکنون مدیر انستیتوی تحقیقاتی شناخت درمانی بک است.

نوشته‌ها و مقالات جودیث نقش مهمی در تبیین بیشتر و بهتر مفاهیم شناخت درمانی پدرش داشته است. بسیاری از مردم وی را برای شناخت درمانی می‌شناسند.

تئوری وی که نظریه شناختی رفتاری نام دارد، به‌طور گسترده برای درمان بیماری اختلال افسردگی اساسی به انگلیسی (major depression disorder) به کار برده می‌شود. او به طور خلاصه در این نظریه بیان کرد که برای تحلیل هر شرایطی 4 اصل را باید در نظر گرفت : موقعیت، فکر، احساس و رفتار. نظر او این است که نوع برداشت انسان از هر موقعیت که ریشه در تجارب کودکی و ویژگی های سرشتی او دارد، منجر به ایجاد احساساتی خاص و به دنبال آن رفتارهایی برای کاهش آن احساسات نامطلوب می شود.

بک، هم‎چنین یک تست روان‌شناسی را طراحی کرده‎است که در آن فرد آزمایش شونده، پرسشنامه‎ای را پر کرده و نتیجه آن را (Self-report inventory) می‎تواند بدون نیاز به کمک پرسشگر مورد بررسی قرار دهد.

آزمون تصور از خود بک(BSCT) پرسشنامه افسردگی بک(BDI) و پرسشنامه اضطراب بک(BAI) از جمله پرسشنامه‌هایی است که اعتبار و روایی بالایی دارند.

آرون بک در پراویدنس رود آیلند ایالات متحده امریکا زاده شد. او فرزند آخر خانواده بود. دختر وی جودیث اس. بک نیز یک پژوهشگر در رشته شناخت درمانی می‌باشد.

او با این حال، تأثیر متفاوتی بر بسیاری از معاصران داشت. هنگامی که فروید برای اولین بار رویکرد خود را توصیف کرد، تحلیلگران فروید این خطر را به جان خریدند که او “به خوبی تجزیه و تحلیل نشده است”، که انتقادی درونی است، به این معنی که او آمادگی درک دیگران را نداشت زیرا در آموزش درمانی خود را به طور کامل درک نمی کرد.

بعدها، در دهه 1980، دکتر بک از سوی دیگر مورد ضربه قرار گرفت: به اصطلاح روانپزشکان بیولوژیکی که بر داروها تمرکز داشتند، قدرت تحقیقات CBT را زیر سوال بردند و گفتند که در مقایسه با آزمایشات داروها چشمگیر نیست. دکتر دونالد کلاین، مدیر وقت انستیتو روانپزشکی نیویورک، استدلال می‌کرد که میزان اثربخشی این درمان به‌جای یک درمان خاص و هدفمند، به‌خاطر یک اثر کلی تقویت‌کننده روحیه بود.

دکتر بک در هنگام چالش با تیغه نیوانگلند کند سخت شد. اما او معمولاً با انبوهی از داده‌های جدید پاسخ می‌داد و از کشیده شدن به درگیری‌های خونین فکری با نظریه‌پردازان دیگر اجتناب می‌کرد. شناخت درمانی در سراسر جهان گسترش یافته است، تا حدی به این دلیل که درمانگران آن را مفید می دانستند و تا حدودی به این دلیل که تکنیک های آن را می توان به روشی ساده در کتاب های درسی خلاصه کرد و استانداردسازی، آموزش و استفاده از آن را در تحقیق آسان تر کرد. دکتر بک، صبور، صریح و متقاعدکننده، مؤثرترین سفیر او بود.

او در فصل اول کتاب کلاسیک خود در سال ۱۹۶۷، با عنوان افسردگی: علل و درمان، خاطرنشان کرد: «تضاد شگفت انگیزی بین تصویر یک فرد افسرده از خود و واقعیت های عینی وجود دارد. مرد ثروتمندی از اینکه توان مالی برای تغذیه فرزندانش را ندارد شکایت می کند. یک زیبایی شناخته شده با این اعتقاد که زشت است برای جراحی پلاستیک التماس می کند. یک فیزیکدان برجسته خود را به “احمق بودن” متهم می کند. او در مجموع ۲۲ کتاب در مورد موضوعات فنی روانپزشکی و همچنین در مورد عشق، خشم و درد مزمن نوشته یا نوشته است، از جمله سه کتاب با دخترش جودیت.

دکتر بک در سال‌های پایانی کار خود از تکنیک‌های شناختی برای کمک به گروه‌هایی که عمدتاً فراموش شده‌اند، مانند معتادان فقیر و مبتلایان به اسکیزوفرنی در مراحل پایانی، استفاده کرده است. «این افراد ظرفیتی برای بهتر انجام دادن دارند، اما همه این نگرش ها و انتظارات شکست خورده را دارند. آنها تصور می کنند شکست خواهند خورد.»

او در سال ۲۰۰۹ در بالا سینوید به تایمز گفت. او همچنین به یکی از دوستانش که سرطان لاعلاج داشت توصیه کرد. “او مشکل خلق و خو دارد و چه کسی این مشکل را ندارد؟” دکتر بک گفت. “لطفاً هر روز ۳۰ دقیقه در ابتدای روز وقت بگذارید تا به اهمیت این روز فکر کنید که می تواند مهم ترین روز زندگی او یا یکی از ثروتمندترین روزها باشد.” 

معمولاً نام آرون بک و آلبرت الیس را در کنار هم می‌بینیم. چون این دو نفر تقریباً هم‌زمان، یکی از جریان‌های کلیدی در روانشناسی شناختی را آغاز کردند که هنوز هم ادامه دارد: جریانی که انسان را فراتر از یک موجود مکانیکی یادگیرنده (اسکینر) و یا برآمده از غرایز و نیروهای درونی و تجربه‌های کودکی (فروید) می‌بیند. اما بک و الیس یک تفاوت کلیدی هم با هم دارند که در معرفی آلبرت الیس به آن اشاره کردیم: آرون بک در مقایسه با آلبرت الیس، بیش از تجربه بر روش علمی تکیه دارد و به همین علت، جایگاهی بالاتر از الیس را در مجامع دانشگاهی به خود اختصاص داده است.
بنا بر اعلام موسسه بک ، دکتر بک در آرامش و در خانه خود در صبح روز دوشنبه 1 نوامبر 2021 از دنیا رفت.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *