همه انسانها افکار مزاحمی دارند که هر از چند گاهی به سراغ آنها میآیند.هجوم افکار یا وسواس فکری یک اختلال ذهنی است که در آن فرد به طور مداوم و ناخواسته افکار، تصاویر یا impulses ناراحت کننده ای را تجربه می کند. این افکار معمولا دور مسائل جنسی، آسیب رساندن به خود یا دیگران و سوءظن را تشکیل می دهند. . در دنیای پرتلاطم و آشفته امروزی، کمتر کسی را میتوان یافت که هجوم افکار ناخواسته را بهویژه پیش از خواب تجربه نکرده باشد. اما در برخی افراد این حالت شدت پیدا میکند و فرد در طول روز با افکار و ترسهای تکرارشونده در ذهن خود مواجه میشود و تلاش برای بیرون کردن آنها از خانه ذهن،تنها برای مدت کوتاهی دوام خواهد داشت.
گاهی این نشخوار فکری یا تا جایی فرد را آزار میدهد که به هر راهکار غیرعلمی برای درمان چنگ میزند. این افراد ممکن است بهصورت مداوم در مورد ابتلا به بیماریهای مختلف فکر کنند یا مدام افکار و رفتار خود و دیگران را وارسی و مرور کنند یا ممکن است مدام دلواپس عزیزان خود باشند.
در چنین مواردی فرد سعی میکند با مراقبت گری و توجه بیشتر مانع از رخداد موضوع اضطراب زا شود. در اینجا این احتمال وجود دارد که فرد به وسواس فکری مبتلا باشد که بخشی از اختلال وسواس فکری-عملی است.
برای رهایی از این مشکل می توان موارد زیر را امتحان کرد:
- درمان شناختی-رفتاری: این درمان به فرد کمک می کند تا افکار وسواسی را شناسایی کرده و تکنیک هایی را برای کنترل و مدیریت آن ها بیاموزد.
- دارودرمانی: در صورت نیاز، پزشک می تواند داروهایی تجویز کند که به کنترل علائم وسواس فکری کمک می کنند.
- آموزش مراقبه و یوگا: این تکنیک ها به کاهش استرس و آرامش ذهن کمک کرده و در نتیجه شدت افکار وسواسی را کاهش می دهند.
- ورزش منظم و داشتن خواب کافی: این عوامل نقش مهمی در بهبود سلامت ذهنی و کنترل وسواس فکری ایفا می کنند.
مهم است که فرد به طور منظم با متخصص بهداشت روان خود مشورت کرده و درمان های مناسب را پیگیری کند. با حمایت خانواده و دوستان و پیگیری درمان، امکان بهبود وضعیت وجود دارد. اگر در شهر اراک هستید از روانشناس اراک جهت بررسی وضعیت خود بهره ببرید.
در واقع، اجبار یا وسواس عملی، رفتارهایی هستند که باید بارها و بارها انجام شوند تا اضطراب ناشی از وسواس فکری فرد کاهش یابد. برخی افراد هم به وسواس فکری و هم به وسواس عملی مبتلا هستند، اما عدهای ممکن است تنها به یکی از آنها دچار باشند.
فرد مبتلا به این اختلال ممکن است متوجه نباشد که وسواس فکری و یا وسواس عملی او بیش از اندازه یا غیرمنطقی است و زمان زیادی را از او گرفته و در کارهای روزمره، اجتماعی، مدرسه یا کار وی تداخل ایجاد میکند. گاهی نیز فرد به این مسئله واقف است، اما توانایی متوقف کردن آن را ندارد.
علائم وسواس فکری عملی
اختلال وسواس فکری-عملی شامل وسواس و اجبار است. ممکن است عدهای فقط علائم وسواس و عدهای علائم هر دو را داشته باشند. در ادامه به تشریح علائم مختص هر دسته خواهیم پرداخت.
علائم وسواس فکری
وسواس فکری شامل افکار مزاحم و تکرار شونده، تمایلات یا تصاویر مزاحم تکراری و مداوم است که باعث پریشانی یا اضطراب فرد میشوند. این افکار معمولاً زمانی به ذهن هجوم میآورند که در حال فکر کردن یا انجام کارهای دیگر هستید.
وسواس فکری اغلب بهصورت موارد زیر بروز میکند:
- ترس از آلودگی یا بیماری
- نیاز شدید به اطمینان یافتن
- نیاز شدید به نظم و تقارن
- افکار تهاجمی یا وحشتناک در مورد آسیب رساندن به خود یا دیگران
- افکار ناخواسته از جمله پرخاشگری، یا موضوعات جنسی یا مذهبی
مثالهایی از علائم وسواس فکری:
- از لمس اشیایی که دیگران آنها را لمس کردهاند، ترس دارید
- از موقعیتهایی که سبب آغاز وسواس فکری شما میشوند، مانند دست دادن، اجتناب میکنید
- شک دارید که در را قفل کرده باشید یا اجاق گاز را خاموش کرده باشید
- وقتی اشیا حالت منظم ندارند یا با روش خاص شما مرتب نشدهاند، استرس شدیدی میگیرید
- تصاویری از راندن خودرو به میان جمعیتی از مردم به ذهن شما میآید
- افکاری در مورد انجام رفتار زشت یا اقدام نامناسب در ملأعام دارید
- تصاویر جنسی ناخوشایند در ذهن شما تداعی میشود
ویژگی های افکار وسواسی
افکار وسواسی زمانی اتفاق می افتد که مدیریت افکار مزاحم ما بسیار سخت است. ویژگی افکار وسواسی این است که آنها به ما احساس ناراحتی می دهند و تأثیر منفی بر زندگی روزمره ما می گذارند. افکار وسواسی و مزاحم ممکن است در ذهن ما گیر کنند و ما ممکن است نگران این باشیم که چه زمانی از بین خواهند رفت. افکار وسواسی اغلب تکراری هستند و از بین نمی روند و هرچه بیشتر به آن فکر کنید، بیشتر مضطرب می شوید و افکار بدتر می شوند.
علائم وسواس عملی
وسواس عملی شامل رفتارهای تکرارشونده است که احساس میکنید ناچار به انجام آنها هستید. این رفتارهای تکراری بهمنظور کاهش اضطراب ناشی از وسواس فکری شما یا جلوگیری از وقوع یک اتفاق بد است. انجام چنین کارهایی، هیچ لذتی بههمراه ندارد و ممکن است فقط سبب کاهش موقت اضطراب شود.
علائم وسواس عملی شبیه علائم وسواس فکری هستند، تنها تفاوت آنها در این است که علاوه بر ذهن، در عمل نیز ظاهر میشوند. این علائم عبارتند از:
- شستشو و تمیز کردن مکرر
- چک کردن مکرر
- شمارش کردن مکرر
- نظم بیش از حد
- دنبال کردن مجددانه یک روال
- نیاز به اطمینان
مثالهایی از علائم و نشانههای وسواس عملی:
- دستها را بهصورت مکرر شستشو میدهید، تا جاییکه پوست شما خشک و آسیبدیده میشود
- برای اطمینان از قفل بودن دربها، بارها و بارها آنها را چک میکنید
- اجاق گاز را بارها و بارها چک میکنید تا مطمئن شوید که خاموش است
- قدمهایتان، بطریها یا سایر اشیای اطرافتان را دائماً شمارش میکنید
- زیر لب به تکرار دعا، کلمه یا عبارت خاصی میپردازید
- قوطیهای کنسرو را همیشه با یک ترتیب مشخص قرار میدهید
وسواس فکری ترس از اتفاقات بد
اضطراب پیشبینی یا وسواس فکری ترس از اتفاقات بد به خودی خود یک اختلال نیست، بلکه نشانهای از اختلال اضطراب فراگیر، اختلال هراس یا وسواس فکری است. اضطراب پیش بینی به نگرانی در مورد رویدادهای خاص آینده و ترس از اتفاقات بد اشاره دارد. وسواس فکری ترس از اتفاقات بد میتواند از یک حس گذرا تا یک ترس ناتوانکننده متغیر باشد. فرد در وسواس فکری ترس از اتفاقات بد ممکن است زمان زیادی را صرف تصور بدترین سناریوها کند. تمرکز بیش از حد بر روی این نتایج ناخواسته می تواند ناامیدی فرد را افزایش دهد.
وسواس فکری ترس از اتفاقات بد می تواند در زمینه های مختلفی اتفاق بیفتد، اما معمولاً روی چیزهایی تمرکز می کند که فرد نمی تواند پیش بینی یا کنترل کند. این نگرانیها تا جایی طبیعی هستند که بر زندگی روزمره شما تاثیر منفی نگذارند.
آیا وسواس قابل درمان است؟
درمان وسواس امکان پذیر است اما بیمارانی هستند که به درمان مقاومت نشان میدهند.
- دسته اول بیمارانی هستند که علائم به جزئی از وجودشان تبدیل شده است به این بیماران، خودهمخوان میگویند. بیماران خودهمخوان از علائم خود بی خبر هستند و نمیدانند جزئی نگری افراطی و قوانین سفت و سختشان مانع از تجربه ی زندگی سالم و شاد است و با هر تجربه ی ناکامی، قوانین جدیدتری وضع میکنند که زندگی آنها را محدودتر میکند. بسیار مشکل است یک بیمار خودهمخوان را وارد رواندرمانی کنید. زیرا از نظر آنها هیچ مشکلی وجود ندارد.
- دسته دوم افرادی هستند که از قضاوت شدن و سرزنش توسط خود و دیگران ترس دارند و دریافت یک تشخیص روانشناسی میتواند در آنها باعث احساس شرم و تحقیر شود و ترس از طرد شدن مانع شروع یا ادامه رواندرمانی در آنها شود.
- دسته سوم کسانی هستند که اختلالات رفتاری برایشان نشانه ضعف است. همانطور که شنیده اید اغلب مردم میگویند “هر کسی باید بتواند مشکلات خود را حل کند.” بخصوص در مردان به این معنی است که نیاز به کسی نداشته باشید.
در این موارد خانواده و دوستان بایست از متقاعد کردن ملایم استفاده کنند و دشوار بودن اعتراف را برای فرد تسهیل کنند و همراه و حامی باشند.